آینهکاری خانه ملیجک مثل تالار آینه کاخ گلستان | چگونه هدیه شاه به بانک ملت رسید؟
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۷۵۹۴۶
همشهری آنلاین- مریم باقرپور: خانه ملیجک با سرسرا و ستونهای سفیدرنگ مانند تمام خانههای قجری، یک عمارت دوطبقه با ستونهای افراشته حجاریشده دارد که روی ایوانی قرار گرفتهاند و با دو پله مورب به اندرونی راه مییابند. ارسیهای چوبی و آیینهکاریهای اندرونی مانند آینهکاریهای تالار آینه کاخ گلستان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
زیبا چون کاخ مسعودمیرزاملیجک یا غلامعلیخان عزیزالسلطان، پسر برادرزن ناصرالدینشاه و فرزند ملیجک اول میرزامحمدخان گروسی بود. امینه اقدس گروسی، همسر ناصرالدین شاه بچهدار نمیشد، به همین دلیل غلامعلی فرزند برادرش را پیش خود نگه داشت. غلامعلی در کودکی به دلیل شیرینزبانیاش و نجات جان ناصرالدینشاه به نورچشمی شاه قاجار تبدیل و شاه او را ملیجک ثانی خواند. او در بزرگسالی از مقربین شاه قاجار به شمار میآمد و ناصرالدین شاه لقب سردار محترم را به او داد.
جایگاه ملیجک ثانی تا جایی بود که درباریان برای کسب مقام و منصب با پرداختن رشوه به امینه اقدس یا خود ملیجک از او میخواستند تا از ناصرالدینشاه بخواهد آنها را به یک سمت منصوب کند. امینه اقدس و غلامعلی از این راه هم به ثروت سرشاری دست یافتند. ناصرالدینشاه تا حدی او را دوست داشت که دخترش اخترالدوله را به عقدش درآورد و خانه قاجاری را به او بخشید که به عزیزیه معروف بود.
کیفیت ساخت خانه ملیجک به زیبایی کاخ مسعودمیرزا پسر ارشد ناصرالدینشاه است. البته بعد از ترور ناصرالدینشاه، ملیجک زندگی سادهای در پیش گرفت تا جایی که همسرش از او جدا شد. او پس از طلاقِ همسرش، با یکی از نوادگان ناصرالدینشاه ازدواج کرد و در زمستان ۱۳۱۹ در یکی از کوچههای سعدی پایش به داخل جوی آبی سُر خورد و دچار حمله قلبی شد و فوت کرد.
ملیجک در کنار شاه قاجار تغییر کاربری در گذر زماناکنون خانه ملیجک (عزیزالسلطان) در تصرف بانک ملت است و گفته شده اینجا به یکی از مشتریان بانک ملت تعلق داشت که به دلیل نداشتن توانایی در پرداخت وامش به تصرف بانک درآمده است. بانک ملت هم برای مدتی از آن بهعنوان باشگاه مشتریان ملت استفاده کرد و برای مدتی هم در اختیار بخش اداری بانک ملت بود. البته خانه ملیجک برای مدتی در اختیار کتابخانه مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. برخی معتقدند این خانه جزء اموال مصادرهای ستاد فرمان ده مادهای امام (ره) و در گرو بانک بود، زمانی که بانک نتوانسته طلبش را وصول کند، در عوض آن را مالک میشود. البته کارشناسان میراث فرهنگی اصرار دارند این خانه ارزشمند به موزه تبدیل شود.
خانه ملیجک قبل بازسازیخانه ملیجک با معماری دوره قاجار( ۱۳۱۳) در منطقه ۱۲ محله بهارستان با شماره ۱۱۲۱۱ به ثبت ملی رسیده است.
کد خبر 731855 برچسبها ناصرالدین شاه هویت شهری کودکان منطقه ۱۲منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ناصرالدین شاه هویت شهری کودکان منطقه ۱۲ ناصرالدین شاه بانک ملت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۷۵۹۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوسروده حجتالاسلام انصارینژاد در استقبال از غزل رهبر
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نوسروده حجت الاسلام محمد حسین انصاری نژاد در استقبال از غزل رهبر حکیم و ادیب انقلاب، منتشر شد.
فرصت زیتونی خدا
مطلع غزل امین شعر انقلاب این است:
دِلا! ز معرکهی محنت و بلا مگریز
چو گِردباد به هم پیچ و، چون صبا مگریز..
چه گفت آینه بر خیز و از بلا مگریز
به جز به حضرتِ روحی له الفدا مگریز
به روزِ واقعه شرطِ ولا بلانوشیست
به شامِ حادثه برخیز از بلا مگریز
از آن درخت تو انی انااللهی بشنو
به حُکمِ لاتَخَف از بیمِ اژدها مگریز
بزن به گُردهی دریا عصای معجزه را
هزار نیل بر آشوب با عصا مگریز
اگربه هم بخورَد نظمِ آسمان مهراس
به وقتِ چرخشِ منظومهی هدا مگریز
به شرحِ سلسلهی موجها کسی میگفت
که از خدای به دامانِ ناخدا مگریز
در استجابت گیسوی لیله الاسراست
امامِ آینهها دست بر دعا، مگریز
بر این کرانه، شبیخونِ خشم زیتونهاست
از این کرانهی زیتونی خدا مگریز
به رودِ باختری آن سوارِ موعود است
از آن کرانه صدا میزند تو را، مگریز
تمامِ معرکه گُلچرخ ذوالفقار علیست
تمام معرکه توفان لافتیٰ، مگریر
به هر کران هیجان ستارگان بنگر
ستاره سوختگان را بزن صدا، مگریز
به خون غزه که شرب الیهود شد سوگند
در آ به قلعهی خیبر از آن غزا مگریز
به پیشِ تیغِ علی مرحب آمدهست دو نیم
به پشتِ معرکه هنگام مرحبا مگریز
بگو به خصم در این آسیا بگردانی
تورا که گفت در این دور آسیا مگریز
بگو به مدعی انکارِ آفتاب چرا
در این تجلی و الشمس و الضحیٰ مگریز
جراحتیست اگر قبلهی نخستین را
اجابتیست در آن قبة الصّفا مگریز
چه گفت آینه «فّرو إلی الامام» تو را
چه گفت آینه الا به سوی ما مگریز
اگر تمامِ زمین غرقِ شمر و حرمله شد
در اقتدا به شهیدانِ کربلا مگریز
صدای کیست به لبیک یا امین الله
قسم به شورِ امینانِ کبریا مگریز
بیا به ساحتِ دارالشفای چشمِ امین
دلِ شکستهام از نسخهی شفا مگریز.
انتهای پیام/